salamm
Known
- Messages
- 276
- Reaction score
- 856
- Points
- 93
Hello dear ones. I hope you are doing well.
In the world of gambling and betting, many exciting and also negative events occur. Some people become rich overnight through gambling, but most lose their assets and money. Among my friends, there is someone who falls into the second category and has lost all of his wealth. Let's listen to Arash's story in his own words:
I am Arash. I am 39 years old. When I think about my past, it feels like I lived two different lives. one before gambling and one after.
Before gambling, I had a happy life with my family, but everything changed after I started gambling.... The first time I placed a bet, I was only 18 years old. At a friendly party, we played poker. I started with a few small bets and won big that night. The euphoric feeling of winning ignited a fire within me. after that, I decided to try again.
In the following years, my small bets turned into larger ones. Football, online casinos, online slots, and so on… everything became a game to me. Each time I won, I told myself, "I understand the rules of the game. I am smarter than everyone else." I didn’t realize that this was the trap that would consume everything from me.
Gradually, the money in my account was not enough. I borrowed from friends, used my credit card, and even dipped into my family’s savings. I kept telling myself, "With one big win, everything will be fine." But it never happened.
2017 was my downfall. In three months, I lost everything: my house, my car, my credit. My wife couldn’t take it anymore and left me. My parents had lost hope in me and were ashamed. I would sit at my computer all night, playing and losing again.
One day, when I didn't even have money for a bus ticket, I finally begun to change. I went to an addiction counseling center. At first, I was reluctant, then I cried. There, I learned that my problem wasn't just money. it was addiction. An addiction to excitement, to escaping reality.
Today... I am still in debt. Some nights, I still feel tempted. But the difference is that I am not alone anymore. I went to group sessions and meet people who understand my pain. I gave my bank cards to my mother and self excluded myself from gambling websites. I am slowly regaining my family's trust.
I know this: gambling was never the solution. it was just a wound on top of other wounds. Maybe I can gather money again, but the years I've lost will never come back. Still, I hope to build something from the remaining years of my life.
"I am Arash. A gambler in recovery. And this is my truth."
The purpose of sharing this story is to highlight the reality of gambling addiction. Gambling alone does not always lead to the destruction of lives. It is the inability of a person to control themselves and their addiction that causes these events. Always try to gamble with thought and logic, even if it goes against your desires. This way, you will never come close to experiencing events like those in Arash's story....
I hope you are always happy and healthy
سلام به شما عزیزان . امیدوارم که حالتون خوب باشه .
توی دنیای قمار و شرطبندی خیلی اتفاقات هیجان انگیز و همینطور اتفاقات منفی و ضدحال میفته . یک سری ها با قمار یک شبه پولدار میشن ، اما بیشتر افراد دارایی خود را از دست میدهند. در اطرافیانم شخصی هست که جزو دسته دوم قرار دارد و تمام دارایی خودش رو از دست داده. بیایید به داستان آرش از زبان خودش گوش کنیم:
هدف از اشتراک گذاری این داستان، نشان دادن واقعیت اعتیاد به قماره . قمار به تنهایی همیشه باعث ویران شدن زندگی ها نمیشه . اینکه شخص نمیتونه خودش رو کنترل کنه و اعتیاد پیدا کنه باعث و بانی این اتفاقاته . سعی کنید همیشه با تفکر و منطق قمار کنید حتی اگر بر خلاف میلتون هست . تا هیچوقت هیچوقت هیچوقت حتی نزدیک به این اتفاقات مثل داستان آرش نشید ....
: ) امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید
In the world of gambling and betting, many exciting and also negative events occur. Some people become rich overnight through gambling, but most lose their assets and money. Among my friends, there is someone who falls into the second category and has lost all of his wealth. Let's listen to Arash's story in his own words:
I am Arash. I am 39 years old. When I think about my past, it feels like I lived two different lives. one before gambling and one after.
Before gambling, I had a happy life with my family, but everything changed after I started gambling.... The first time I placed a bet, I was only 18 years old. At a friendly party, we played poker. I started with a few small bets and won big that night. The euphoric feeling of winning ignited a fire within me. after that, I decided to try again.
In the following years, my small bets turned into larger ones. Football, online casinos, online slots, and so on… everything became a game to me. Each time I won, I told myself, "I understand the rules of the game. I am smarter than everyone else." I didn’t realize that this was the trap that would consume everything from me.
Gradually, the money in my account was not enough. I borrowed from friends, used my credit card, and even dipped into my family’s savings. I kept telling myself, "With one big win, everything will be fine." But it never happened.
2017 was my downfall. In three months, I lost everything: my house, my car, my credit. My wife couldn’t take it anymore and left me. My parents had lost hope in me and were ashamed. I would sit at my computer all night, playing and losing again.
One day, when I didn't even have money for a bus ticket, I finally begun to change. I went to an addiction counseling center. At first, I was reluctant, then I cried. There, I learned that my problem wasn't just money. it was addiction. An addiction to excitement, to escaping reality.
Today... I am still in debt. Some nights, I still feel tempted. But the difference is that I am not alone anymore. I went to group sessions and meet people who understand my pain. I gave my bank cards to my mother and self excluded myself from gambling websites. I am slowly regaining my family's trust.
I know this: gambling was never the solution. it was just a wound on top of other wounds. Maybe I can gather money again, but the years I've lost will never come back. Still, I hope to build something from the remaining years of my life.
"I am Arash. A gambler in recovery. And this is my truth."
The purpose of sharing this story is to highlight the reality of gambling addiction. Gambling alone does not always lead to the destruction of lives. It is the inability of a person to control themselves and their addiction that causes these events. Always try to gamble with thought and logic, even if it goes against your desires. This way, you will never come close to experiencing events like those in Arash's story....
I hope you are always happy and healthy
سلام به شما عزیزان . امیدوارم که حالتون خوب باشه .
توی دنیای قمار و شرطبندی خیلی اتفاقات هیجان انگیز و همینطور اتفاقات منفی و ضدحال میفته . یک سری ها با قمار یک شبه پولدار میشن ، اما بیشتر افراد دارایی خود را از دست میدهند. در اطرافیانم شخصی هست که جزو دسته دوم قرار دارد و تمام دارایی خودش رو از دست داده. بیایید به داستان آرش از زبان خودش گوش کنیم:
«من آرش‌ام. ۳۹ سالمه. وقتی به گذشته فکر می‌کنم، انگار دو زندگی متفاوت داشتم: یکی قبل از قمار، یکی بعدش.
قبل از قمار یک زندگی بی دغدغه و شاد در کنار خانوادم داشتم اما بعد از قمار همه چیز فرق کرد....
اولین بار که پای شرطبندی نشستم فقط ۱۸ سالم بود. توی یه مهمونی دوستانه پوکر بازی کردیم. با چند اسکناس ناچیز شروع کردم و همون شب برنده شدم. اون حسِ نشئه‌وارِ برد، مثل آتیشی زیر پوستم نشست. همون‌جا تصمیم گرفتم دوباره امتحان کنم.
سال‌های بعد، شرط‌های کوچک جاشون رو به شرط‌های بزرگ دادن. فوتبال، کازینو آنلاین، اسلات های آنلاین و غیره… همه‌چیز برام یه بازی بود. و هر بار که می‌بردم، با خودم می‌گفتم: «من قاعده‌ی بازی رو فهمیدم. من باهوش‌تر از بقیه‌ام.» نمی‌دونستم این همون تله‌ایه که منو بلعید.
کم‌کم پول توی حساب کافی نبود. از دوستام قرض گرفتم، از کارت اعتباری استفاده کردم، حتی سراغ پس‌انداز خانواده رفتم. به خودم می‌گفتم: «با یه برد بزرگ، همه‌چی درست میشه.» اما هیچوقت درست نشد.
۲۰۱۷ نقطه‌ی سقوط من بود. توی سه ماه همه‌چی رو از دست دادم: خونه، ماشین، اعتبار. همسرم طاقت نیاورد و رفت. پدر و مادرم دیگه از من ناامید و شرمنده شده بودند. شب‌ها تا صبح پای صفحه‌ی کامپیوتر می‌نشستم و باز هم بازی میکردم و می‌باختم.
یه روز وقتی حتی پول بلیت اتوبوس نداشتم، بالاخره به خودم اومدم. رفتم سراغ یه مرکز مشاوره‌ی اعتیاد. اوایل با اکراه، بعدش با گریه. اون‌جا یاد گرفتم مشکل من فقط پول نبود، اعتیاد بود. اعتیاد به هیجان، به فرار از واقعیت.
امروز… من هنوز بدهکارم. هنوز بعضی شب‌ها وسوسه می‌شم. ولی فرقش اینه که حالا تنها نیستم. جلسات گروهی دارم، آدمایی رو می‌بینم که درد منو می‌فهمن. کارت‌های بانکیمو به مادرم سپردم، سایت‌های شرطبندی رو مسدود کردم. دارم کم‌کم اعتماد خانواده رو به سختی برمی‌گردونم.
این رو می‌دونم: قمار هیچوقت راه‌حل نبود، فقط زخمی بود روی زخمای دیگه. شاید پول رو بشه دوباره جمع کرد، اما سال‌هایی که از دست دادم رو هرگز. با این حال هنوز امیدوارم بتونم از ته‌مونده‌ی زندگیم چیزی بسازم.
من آرش‌ام. یه قمارباز در حال ترک. و این حقیقت منه.»
قبل از قمار یک زندگی بی دغدغه و شاد در کنار خانوادم داشتم اما بعد از قمار همه چیز فرق کرد....
اولین بار که پای شرطبندی نشستم فقط ۱۸ سالم بود. توی یه مهمونی دوستانه پوکر بازی کردیم. با چند اسکناس ناچیز شروع کردم و همون شب برنده شدم. اون حسِ نشئه‌وارِ برد، مثل آتیشی زیر پوستم نشست. همون‌جا تصمیم گرفتم دوباره امتحان کنم.
سال‌های بعد، شرط‌های کوچک جاشون رو به شرط‌های بزرگ دادن. فوتبال، کازینو آنلاین، اسلات های آنلاین و غیره… همه‌چیز برام یه بازی بود. و هر بار که می‌بردم، با خودم می‌گفتم: «من قاعده‌ی بازی رو فهمیدم. من باهوش‌تر از بقیه‌ام.» نمی‌دونستم این همون تله‌ایه که منو بلعید.
کم‌کم پول توی حساب کافی نبود. از دوستام قرض گرفتم، از کارت اعتباری استفاده کردم، حتی سراغ پس‌انداز خانواده رفتم. به خودم می‌گفتم: «با یه برد بزرگ، همه‌چی درست میشه.» اما هیچوقت درست نشد.
۲۰۱۷ نقطه‌ی سقوط من بود. توی سه ماه همه‌چی رو از دست دادم: خونه، ماشین، اعتبار. همسرم طاقت نیاورد و رفت. پدر و مادرم دیگه از من ناامید و شرمنده شده بودند. شب‌ها تا صبح پای صفحه‌ی کامپیوتر می‌نشستم و باز هم بازی میکردم و می‌باختم.
یه روز وقتی حتی پول بلیت اتوبوس نداشتم، بالاخره به خودم اومدم. رفتم سراغ یه مرکز مشاوره‌ی اعتیاد. اوایل با اکراه، بعدش با گریه. اون‌جا یاد گرفتم مشکل من فقط پول نبود، اعتیاد بود. اعتیاد به هیجان، به فرار از واقعیت.
امروز… من هنوز بدهکارم. هنوز بعضی شب‌ها وسوسه می‌شم. ولی فرقش اینه که حالا تنها نیستم. جلسات گروهی دارم، آدمایی رو می‌بینم که درد منو می‌فهمن. کارت‌های بانکیمو به مادرم سپردم، سایت‌های شرطبندی رو مسدود کردم. دارم کم‌کم اعتماد خانواده رو به سختی برمی‌گردونم.
این رو می‌دونم: قمار هیچوقت راه‌حل نبود، فقط زخمی بود روی زخمای دیگه. شاید پول رو بشه دوباره جمع کرد، اما سال‌هایی که از دست دادم رو هرگز. با این حال هنوز امیدوارم بتونم از ته‌مونده‌ی زندگیم چیزی بسازم.
من آرش‌ام. یه قمارباز در حال ترک. و این حقیقت منه.»
هدف از اشتراک گذاری این داستان، نشان دادن واقعیت اعتیاد به قماره . قمار به تنهایی همیشه باعث ویران شدن زندگی ها نمیشه . اینکه شخص نمیتونه خودش رو کنترل کنه و اعتیاد پیدا کنه باعث و بانی این اتفاقاته . سعی کنید همیشه با تفکر و منطق قمار کنید حتی اگر بر خلاف میلتون هست . تا هیچوقت هیچوقت هیچوقت حتی نزدیک به این اتفاقات مثل داستان آرش نشید ....
: ) امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید
